خبر تلخ دستگیری بازیگر ایرانی در هنگام سرقت | وضعیت اسفناک بازیگر تازه کار اشک همه را درآورد!
چند روز پیش میکی از ساکنان آپارتمانی در جنوب غرب تهران، وقتی از چشمی در بیرون را نگاه کرد، مردی میانسال را دید که یکگونی در دست داشت و مشغول جمع آوری کفشهایی بود که مقابل واحدها بود. او با دیدن سارق کفشها در را باز کرد اما سارق با دیدن پسر جوان، تصمیم به فرار گرفت. پسر جوان تلاش کرد مانع فراراو شود اما سارق برای فرار از مخمصه، چاقویی از جیب کتش بیرون آورد و ضربه ای به وی زد. پسر جوان که مجروح شده بود همچنان با سارق درگیر شد و در همین هنگام بقیه ساکنان ساختمان نیز متوجه ماجرا شدند و پلیس را خبر کردند. سارق که همچنان چاقو در دست داشت و با تهدید اجازه نمیداد کسی جلو بیاید به سمت در دوید که فرار کند اما به دلیل اینکه کفش پاشنه بلند زنانه به پا داشت، تعادلش را از دست داد و زمین خورد. همین باعث شد که همسایهها او را دستگیر و در انباری زندانی کنند تا پلیس برسد. همزمان پسر مجروح نیز به بیمارستان منتقل شد و با حضور ماموران پلیس، سارق بازداشت به دادسرای ویژه سرقت منتقل شد. او که با یک گونی پر از کفش و کتانیهای سرقتی دستگیر شده بود در بازجوییها به سرقتهایسریالی اعتراف کرد و معلوم شد که وی سابقهدار است و بارها به جرم سرقت کفش و کتانی از آپارتمانهای تهران دستگیر و زندانی شده است. وی به دستور قاضی مصطقی تقیزاده بازپرس شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت، در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی تهران قرار گرفته و تحقیقات از او ادامه دارد.
رویای هنرپیشگی
بهنام تخصصش سرقت کفش و کتانی است. او علاقه خاصی به کفش و کتانیدارد و به همین دلیل سالهاست که کارش شده سرقت کفش و کتانی از آپارتمانها. گفت و گو با او را می خوانید.
سرقتهایت را از کی شروع کردی؟
از ۵ سال قبل که با رفیق های ناباب نشست و برخواست کردم و معتاد به شیشه شدم. شیشه زندگی ام را تباه کرد. مغزم را کوچک و کوچک تر کرد و باعث شد به این روز بیفتم.
چرا سرقت کفش و کتانی را انتخاب کردی؟
چون از کودکی همیشه کفش و کتانی های گرانقیمت و برند دوست داشتم. حتی کلکسیونی از کفش و کتانی های گران قیمت داشتم. بعدها که معتاد شدم به پیشنهاد دوستانم تصمیم به سرقت گرفتم تا پول موادم را تامین کنم.
چطور وارد ساختمان ها می شدی؟
یک میله ساخته بودم و اغلب با آن درهای ساختمان را باز می کرد. بعد طبقه به طبقه می گشتم و کفش ها را داخل گونی می انداختم. البته گاهی هم قبل مقابل ساختمان ها کمین می کردم تا شخصی وارد شود و در را باز بگذارد، سپس بتوانم وارد آنجا شوم و نقشه سرقت هایم را اجرا کنم.
معمولا چه زمانهایی وارد ساختمان ها می شدی؟
نیمههای شب که رفت و آمد کمتر است.
با کفش و کتانی های سرقتی چه می کردی؟
کنار خیابان بساط میکردم و آنها را میفروختم.
همه سوابقت، مربوط به سرقت کفش و کتانی است؟
بله. این پنجمین بار است که دستگیر می شوم. چهار مرتبه قبلی هم به جرم سرقت کفش و کتانی دستگیر و زندانی شدم. آخرین بار شش ماه قبل آزاد شدم و به محض آزادی سرقت را شروع کردم.
چرا آن روز کفش زنانه، پوشیده بودی؟
معمولا وقتی برای سرقت می روم، کفش کهنه می پوشم. وقتی وارد آپارتمان میشوم، کفش کهنه را دور میاندختم و یک کفش جدید پا میکردم. روزی که دستگیر شدم، چون شیشه کشیده بودم اصلا حواسم نبود کفش زنانه پوشیدهام. توهم شدید داشتم و حواسم سر جایش نبود.
قبل از اینکه سارق شوی، چه کار میکردی؟
من بازیگر بودم. حتی کلاس های بازیگری نزد بازیگران معروف رفته و دوره دیده بودم. زمانی هم هنرور و بازیگر سیاهی لشکر بودم. دلم می خواست روزیسوپر استار سینما شوم و بعد بتوانم در فیلم های پرفروش بازی کنم و معروف شوم اما اعتیاد به شیشه نگذاشت که به آرزویم برسم.
دیدگاه خود را ارسال کنید